دستهبندی مقالات
جدیدترین مقالات
مقالات تصادفی
مقالات پربازدید
جدیدترین مقالات
- سید محمد علی علوی » شعر (عالی أعلی) - نشریه حق - شماره یک
- سید محمد علی علوی » عــزازیـل: چرا؟ وچگونه! - نشریه حق - شماره یک
- سید عادل علوی » من کیستم؟! (2) - نشریه حق - شماره یک
- سر مقاله » سرمقاله - نشریه حق - شماره یک
- آیت الله العظمی سید علی خامنه ای » حق را بگویید و کتمان نکنید! - نشریه حق - شماره صفر
- سید عادل علوی » من کیستم؟! - نشریه حق - شماره صفر
- سر مقاله » سر مقاله - نشریه حق - شماره صفر
مقالات تصادفی
- سید عادل علوی » من کیستم؟! (2) - نشریه حق - شماره یک
- سر مقاله » سرمقاله - نشریه حق - شماره یک
- آیت الله العظمی سید علی خامنه ای » حق را بگویید و کتمان نکنید! - نشریه حق - شماره صفر
- سید عادل علوی » من کیستم؟! - نشریه حق - شماره صفر
- سید محمد علی علوی » شعر (عالی أعلی) - نشریه حق - شماره یک
- سید محمد علی علوی » عــزازیـل: چرا؟ وچگونه! - نشریه حق - شماره یک
- سر مقاله » سر مقاله - نشریه حق - شماره صفر
مقالات پربازدید
- سید محمد علی علوی » شعر (عالی أعلی) - نشریه حق - شماره یک
- سید عادل علوی » من کیستم؟! (2) - نشریه حق - شماره یک
- سر مقاله » سر مقاله - نشریه حق - شماره صفر
- آیت الله العظمی سید علی خامنه ای » حق را بگویید و کتمان نکنید! - نشریه حق - شماره صفر
- سید عادل علوی » من کیستم؟! - نشریه حق - شماره صفر
- سر مقاله » سرمقاله - نشریه حق - شماره یک
- سید محمد علی علوی » عــزازیـل: چرا؟ وچگونه! - نشریه حق - شماره یک
حق را بگویید و کتمان نکنید!
آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
امیر المؤمنین×، بعد از ضربت خوردن در شب نوزدهم، وصیت کوتاهی دارد که آن را ان شاء الله امروز برای شما ترجمه میکنم. علّت هم این است که هر کس سعی میکند لُبّ افکار و روحیات و نظرات و منش خود را، در لحظات آخر زندگی، برای بهترین و امین ترین اشخاص بیان کند. امیر المؤمنین×، اعجوبه خلقت است. مسلمان درجه اوّل است . تالی تلو نبیّ اکرم | است.مقامات او در آسمانها معروفتر است تا در زمین. مریدان و محبّین او در بین ملائکه آسمانها بیشترند تا در بین انسانها. این انسانِ متّصل به ملکوت؛ این عارف به همه معارف عالیه و راقیه الهی؛ این مجاهد درجه اوّل فی سبیل الله که «جاهد في الله حقّ جهاده» ـ همان طور که شایسته جهاد بود، در همه مراحل زندگی، جهاد کرد ـ آن زاهد درجه یک، سیاستمدار درجه یک، زمامدار درجه یک، انسانی با این خصوصیات والا، از دنیا میرود. وقتِ او تنگ است و آن بزرگوار، این ضیق وقت را پیش از ضربت خوردن هم میدانست. ضربت که زدند، معلوم شد. ساعتهای آخر عمر را میگذارانَد و میخواهد به فرزندانش، به اه کوفه، به مسلمانان سرگشته آن روزگار و به همه تاریخ، پیامی را خلاصه کند و بدهد. آن پیام، در یک صفحه میگنجد و عباراتش خیلی دقیق انتخاب شده است. با چشم معمولی که نگاه کنیم، جملات این وصیت، گاهی ممکن است به نظر، ناهمخوان بیاید. یک جا مطلبِ بسیار مهمّی از نظر دیدها وتحلیلهای معمولی ما بیان میکند، بعد ناگهان مطلبی را که از نظر ما دارای اهمیت چندانی نیست، میگوید. اما دید علی بن ابی طالب×، دید الهی است، دیدِ صائب است. مثل نگاه خداوند متعال به موجودات عالم است. کوچک و بزرگ در معیار خدایی و در دید علوی، با کوچک و بزرگ در دید ما، فرق دارد. لذا، اگر کسی با این دیدنگاه کند ـ که البته دست ما کوتاه است و از دور تحلیل میکنیم ـ با همین تحلیل ، آن وقت عبارات همخوان است. مطالب، بسیار دقیق تنظیم شده است. گوش کنید:
... «وقولا بالحقّ» یا بر طبق نسخه ای «و قول الحق» فرق نمیکند. معنایش این است که «حق بگویید» حق را بگویید و کتمان نکنید. اگر چیزی به نظرتان حق بود، آن را در جایی که باید بیان کرد، بیان کنید. حق را مکتوم نگه ندارید. آن وقتی که زباندارها حق را پنهان و احیاناً باطل را آشکار کردند، یا باطل را به جای حق گذاشتند، اگر حق بینان وحقدانان، حق را بگویند، حق مظلوم نمیشود؛ حق به غربت نمیافتد و اهل باطل در نابود کردن حق طمع نمیبندند.